-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 8 تیر 1400 16:44
-
منع تردد
پنجشنبه 3 تیر 1400 23:51
کی این قانون مسخره و بی ربط به کرونای منع تردد در شب رو برمیدارن؟؟ من خسته شدم! میخوام شبگردی کنم. عصری آدم بخواد بره بیرون هوا گرمه، شب هم که نمیشه بیرون باشی، پس کی ما یکم گردش کنیم؟؟؟؟
-
کراش
پنجشنبه 3 تیر 1400 00:15
یه بار تو دوران نوجوانی رو یکی کراش زدم؛ دو سه سال پیش فهمیدم که دزدی کرده. اون وقت من عاشق چهره ی معصومانه اش بودم!! + بردیا، فک کنم جامون عوض شده، نمیتونم بخوابم!
-
شب به خیر
شنبه 29 خرداد 1400 23:01
این خواب چیه که منو به زانو درمیاره؟؟!! همه شب امتحان تا صبح بیدارن, اون وقت من راس 11 غش میکنم و از دو ساعت قبلش هم کلا چیزی حالیم نمیشه دیگه!
-
حرفی ندارم
جمعه 21 خرداد 1400 06:22
تا اطلاع ثانوی وبلاگ به روز نمیشه. احتمالا تا 15،16 ام تیر. نمیخوام هی بیام از بیحوصلگی و از درسام بگم. خوش باشید! :)
-
من فقط ... تو رو دوست دارم! (رمز:اسم کوچیکم به فارسی)
سهشنبه 18 خرداد 1400 00:08
-
مربی مهد
دوشنبه 17 خرداد 1400 00:53
من نمیدونم چرا دارم درس میخونم!!!! وقتی میدونم تهش میرم مربی مهد میشم، انقدر که با بچه ها میجوشم!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 خرداد 1400 23:28
سلام هنوز قانون عدم تردد بعد از ساعت 22 برقراره؟
-
bye
سهشنبه 4 خرداد 1400 23:07
I'm gonna miss you, id3!
-
چرت نوشت 3 خرداد
دوشنبه 3 خرداد 1400 17:26
در حالی که ته ناامیدی بودم و فکر میکردم من که مشروطم این ترم, ترم پیش رو هم که برام زدن مشروط؛ پس اخراجم و تمام. یهو دیدم معدلم رو زده 17.28 !!! رفتم دیدم ترم پیشم رو حذف کردن بالاخره! و من الان خیلی سر خوشم! و دوست دارم برم درس بخونم :)
-
آرام جانم، بستنی!
یکشنبه 2 خرداد 1400 21:36
بستنیِ خونم کم شده! خیلی بهم ریخته ام و چیزی آرومم نمیکنه،غیر از بستنی! الان چند روزه که بهم بستنی تعارف میکنن و من نمیخورم؛ در حالی که دلم میخواد در جا، دو تا آیس پک گنده بخورم. تا حالا چند بار خواستم اعتیادم به بستنی رو از بین ببرم ولی بعد از یه مدت میگم خب بعد از این همه مدت یه بار که عیب نداره. ولی یه بار همانا و...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 2 خرداد 1400 20:48
دیگه چیزی برام مهم نیست حوصله هیچی رو ندارم!
-
حرف مردم
سهشنبه 28 اردیبهشت 1400 00:08
تو فکر بیخیال دانشگاه شدن بودم دیدم که ئه!! منم از حرف مردم میترسم. چه تو خانواده ی پدری و چه خانواده ی مادری، یه جور دیگه بهم نگاه میکنن. رتبه ی 3رقمی و از این حرفا. و داشتم فکر میکردم اگر انصراف بدم یا اخراج بشم چی میشه. تو خانواده ی پدریم همه دانشگاه آزاد و قم قبول شدن. تو خانواده ی مادریمم کسی جز من اهلدرس خوندن...
-
تنهام
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 21:22
در نهایت همه آدما تنهان. پس مسخره است که منتظر کسی باشم. اون دفعه اگر تونستم خوب پیش برم، به خاطر انرژی ای که از شخص دیگه ای گرفتم؛ این دفعه با انرژی خودم عالی پیش میرم. دوباره برمیگردم به کتاب خوندن، در حد توانم درس خوندن، ورزش کردن، پروژه زدن، یاد گرفتن زبان، برنامه ریزی کردن، و از همه مهمتر نقشه ی راه برای زندگیم...
-
مبادا فراموش کنم
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 20:40
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 20:32
پسرا هم وقتی حرفِ دوست داشتن پیش بیاد، مغزشون از کار میفته؟ یا فقط دخترا(حالا نه همه) اینجورین؟
-
کاش نمیگفتم نیا
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 20:02
یعنی حتما باید بنویسم این رو که «کسی که تو فلان وبلاگ بودی کجایی؟ دلم برات تنگ شده لعنتی» تا تو هم سر و کله ات اینجا پیدا شه؟؟ + چرا شوخی های منو جدی میگیری؟!
-
چی بگم
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 15:55
کاش انقدر راحت تمرکزمو از دست ندم! نمیدونم. شایدم حق دارم تمرکزم با این موضوع بهم بریزه!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 15:40
دلم میخواد تا شب حرف بزنم و یکی هم گوش بده، هم باهام حرف بزنه
-
آهنگ circles
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 14:43
قبلا تو پستامون میتونستیم آهنگ بذاریم، ولی الان بلاگ اسکای این رو هم ازمون گرفته. :/ خواننده: post malone دانلود https://musicfeed.ir/files/2019/08/Post-Malone-Circles-128.mp3
-
taxi driver
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 14:22
حقیقت اینه که من خیلی کم فیلم میبینم. و فیلم راننده تاکسی رو اصلا ندیدم. بی ربط نوشت: فیلم Interstellar رو قبلا دیدم، ولی هیچیِ هیچیِ هیچی ازش یادم نمیاد. در حدی که فکر میکردم ندیدمش!
-
بی خوابی
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 03:37
یه بارم یادمه از شب تا صبح نخوابیدم، یعنی 24ساعت بود که نخوابیدم. بعد رفتم مدرسه، بعد تا 7 هم کلاس اضافه، اون فهم من از درس تو ساعت 6،7 خیلی عالی بود! کاش فردا هم بتونم درس بخونم! + البته یه سری هم یه هفته نتونستم بخوابم، بعدش دیوانه شدم!
-
چرت نوشت: 26 اردیبهشت
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 03:22
چند روزیه که از خودم راضی تر شدم. چون از صبح پا میشم. یکمم درس میخونم. دیگه 24ساعته خواب نیستم. و در تلاشم که تا میشه سرحال باشم. تصمیم گرفتم برم خونه ی مادربزرگم درس بخونم. چون اونجا چیزای کمتری هست که باهاشون خودمو سرگرم کنم و در نتیجه بیشتر فکرم تو درس میمونه. رفتم دختر بی بیم شدم. چند ماه پیش انقدر که همش خونه ی...
-
موقت
یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 01:33
خوابم نمیبره. نمیدونم به خاطر اینه که قرصامو دیر خوردم، یا اینکه دارم به تو فکر میکنم؟! تویی که منو وابسته ی حضورت کردی. وقتی نیستی، احساس تنهایی میکنم. تویی که دو سال پیش، کل انرژی من بودی! امید به زندگیم رفته بود بالا! فکر نکن سر کارت گذاشتم! من حرفاتو جدی گرفتم. اولین کارم(بعد از اطمینان از این که فهمیدم با منی) ،...
-
مراسم توت چینی
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1400 18:58
من خیلی حرصم درمیاد وقتی میبینم توتا رو زمین افتادن و همش زیر پای آدم ها و توسط ماشین ها له میشن. خوب این توتا رو باید چید. با اینکه من از توت خیلی خوشم نمیاد، ولی دوست دارم برم بچینم که نیفته رو زمین، مخصوصا این درختایی که خیلی پربارن. ولی خب انگاری چیدن توت زشته. میگن اینا که شکمشون سیره، واسه چی این کارو میکنن. به...
-
التماس دعا
شنبه 11 اردیبهشت 1400 23:24
-
باز هم خواب مدرسه
شنبه 4 اردیبهشت 1400 12:11
انقققققدر خواب تو یه موضوع دیدم و بعدش خیال پردازی کردم، که تو هشیاریم میپرسم کدوم واقعیت بود؟!
-
ته دل..
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1400 22:17
بعضیا آدمو مسخره میکنن،فقط چون نمیتونن مثل تو باشن .
-
خاطره خوب 2
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1400 17:33
چند سال پیش حدود 7،8سال پیش، یه شب تا صبح داشتم گریه میکردم. بعد به این نتیجه رسیدم که همون روز خودکشی کنم. از قرص چون بدم میومد دلم نمیخواست باهاش خود کشی کنم؛ یا پریدن از ارتفاع یا زدن رگ. صبح با یه حالت مست، نمیدونم، یه حالی که هیچی نمیفهمیدم، خواستم برم حموم کارو تموم کنم. آبجیم r بیدار شد! (همه خواب بودن و فقط من...
-
خاطره خوب 1
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1400 17:22
چند سال پیش به خاطر اینکه خانواده ام سر المپیاد خوندنم اذیتم میکردن، روز تولدم بهشون گفتم «نه کیک میخوام، نه کادو و نه هیچ چیز دیگه، تبریک هم نگید. اگر کسی دوستم داره، حمایتم کنه نه اذیت!» ولی آبجیم r که اون موقع اول دوم ابتدایی بود، میگفت «تولدشو باید جشن بگیریم» هر چی مادرم بهش میگفت «خودش نمیخواد، مگه نمیبینی چی...