یخ بزنم

رفتم بستنی خریدم

بلکه اشکام یخ بزنن و نریزن! 

آرام جانم، بستنی!

بستنیِ خونم کم شده!

خیلی بهم ریخته ام و چیزی آرومم نمیکنه،غیر از بستنی! 

الان چند روزه که بهم بستنی تعارف میکنن و من نمیخورم؛ در حالی که دلم میخواد در جا، دو تا آیس پک گنده بخورم.

تا حالا چند بار خواستم اعتیادم به بستنی رو از بین ببرم ولی بعد از یه مدت میگم خب بعد از این همه مدت یه بار که عیب نداره. ولی یه بار همانا و خوردن تو روزای بعدی همان.