چرت نوشت 19 تیر 2

امروز طبق معمول تا لنگ ظهر خوابیدم، البته تا یازده و نیم؛ از ترس اینکه تنهام بذارن برن بیدار شدم.

با خونواده داییم و مادر زن و خواهر زنش، رفتیم نوشهر. سامی نیومد. نفهمیدم چش شده تا اینکه یادم افتاد مامانم تو پیوی دعواش کرده که چرا لپ خواهرمو کشیده! این از ادا و اصولای پدربزرگمه که مامانمم تو این گیر دادن کم نمیذاره . سامی به مامانم میگه ارشاد و میگه من ارشاد رو دوست ندارم.

من امروز باز تو فکر این بودم که تکلیفم با خودم مشخص نیست. نمیدونم لجبازیه یا حقیقت، که بعضی چیزا رو قبول نمیکنم. ولی حسابی تلاش میکنم که قبول کنم! 

خب، فعلا همین! :)


+ دلم برات تنگ شده لعنتی!

+ آهنگی که این ماه شنیدمش و خوشم اومده ازش و هی پلی میکنم:

خلسه احمدوند



دانلود آهنگ
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد