قبلا که از خانواده ام متنفر بودم، یه استثناء وجود داشت، کوچکترین خواهرم، خانم r.
حالا یه جور شده که با کسی مشکل خاصی ندارم، غیر از خواهرم r.
دیگه تو احوالات نوجونی قرار داره و مودیه. همچنین به شدت بداخلاق و چندبرابرتر پرروئه!
پرروییاش اعصاب منو میریزه بهم. با این که خیلی راحت و با یه جمله میتونم حالشو بگیرم، بیشتر سعی میکنم ساکت شم. بچه است دیگه!
ولی واقعا عجیبه. تنها کسی که دوستش داشتم، حالا تنها کسی از خانواده است که ازش بدم میاد!
منافع و موقعیتتو تو خونه ب خطر ننداخته؟ ب ی رقیب تبدیل نشده؟
یا ک سر اینه ک شخصیت جدیدش دیگه اون موجود بی آزاری ک حمایت لازم داشت نیست و سرکشی میکنه و تصور ذهنی رو بهم ریخته باعث این شده؟
نه، من جا پام امنه. و نسبت به پدر و مادرم هم خیلی پرروئه!
آره،دیگه اون موجود بی آزار نیست.
سلااااااااام
عیدت مباررررررک
شیرینی ک نداره الان ، عیدی داره
عیدی رو هم کی میده؟ بزرگتر
توام ک بزرگ مایی پس عیدی من فراموش نشهههههههههه
سلام
شوما چند سالتونه مگه؟
من نه سالمه
الکی نگو!
عیدیمو بده
بخوام کارت به کارت بفرستم، هویتم لو میره
پس این کار رو نمیکنم
هویت من لو میره ها
هویت تو ک لو نمیره
حالا هی بهونه بیار
الان ینی میخوای عیدیمو بدی؟
واقعی؟
برو خدا روزیتو جای دیگه حوالی کنه!
عیدیییییییمو بدهههههه