فردا

فکر کنم شبیه اون شخصیت از داستان کیمیاگر شدم که کل عمرش آرزوی رفتن به حج و دیدن کعبه رو داشته ولی پولشو نداشته، ولی وقتی پولدار شد نرفت حج، چون اگر میرفت دیگه انگیزه ای برای زندگی کردن نداشت.


+ میخوام یه کارای مسخره(از شدت ساده بودن برای منِ الان) بکنم، فقط چون تو بچگی دوست داشتم!

+ اگر فردا صبح از تخت خواب کنده شدم، یعنی تا تهش رفتم؛ در غیر این صورت به بیکاری خود ادامه میدهم و در خانه میمانم تا کرونا رفع شود! 

نظرات 1 + ارسال نظر
پرفسور بی مغز چهارشنبه 15 مرداد 1399 ساعت 13:50

دلیل ش یجوری بوده اخه
نره ک انگیزه ی زندگی کردن از دس نده!!! خب شاید به یه انگیزه ی متعالی تری می رسید بعد رفتن.
تهش چیشد رفت یا نه؟

دلیلش رو شاید خوب توضیح ندادم، خودت باید بخونی. البته برای منم بی معنی بود.
نرفت
البته شخصیت اصلی داستان یکی دیگه است
فرصت کردی بخونش، پشیمون نمیشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد