-
لحظات آخر
جمعه 14 دی 1403 19:12
وقتی لحظات آخر انجام دادن یه کاریه، بیشتر از هر وقت دیگه ای احساس خواب آلودگی میکنم. مثلا شب امتحان. مثل همین الان که باید پروژه ی فردا رو آماده کنم. مثل وقتی که کلی ظرف نشسته رو باید بشورم. واااااااای خیلی خستمه
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 دی 1403 04:55
میگفت بعضی آدما خیلی وجهه ی خوبی دارن، اما واقعا آدمای ناجورین. براشم مثال زد که مثال زیاده. بعد گفت بعضیام آدمای خیلی خوبین، ولی نمیدونم چرا اصرار دارن که بگن بدن. (منو میگفت)
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 آبان 1403 06:46
خب کنسل شد
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 آبان 1403 20:44
منتظرم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 آبان 1403 06:28
فردا قراره بریم یه مهمونی خاص و یه جوش گنده مجلسی که نه یه جای جوش بزرگ مجلسی زدم قشنگ یه تیکه گنده روی لپم سوراخ شده تازه کبودم هست [گریه]
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 آبان 1403 05:40
آدم باید پرسشگر باشه چون دیر یا زود دنیا جوابتو میده
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 آبان 1403 01:49
به نظرم اهل مطالعه است
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 آبان 1403 01:48
فکر کنم نظرش منفی باشه
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 8 آبان 1403 21:52
اولین دیت من، ثبت شود در کافه بارمان
-
چرت نوشت: استرس کنکور
یکشنبه 8 مهر 1403 15:22
قبل از کنکور سراسریم یه بار خواب دیدم که تو یه دانشگاه درب و داغون (منظورم فیزیکی نیست) نشستم سرکلاس. بعد از اون همش گریه کنان میگفتم، من دانشگاه درست حسابی قبول نمیشم. یا میگفتم خانواده ام مجبورم میکنن برم یه دانشگاه تک جنسیتی(همینطور که میدونید دانشگاه های تاپ مهندسی، هیچ کدوم تک جنسیتی نیستن). هیچ کدوم از این دو...
-
چرت نوشت اخرای شهریور: دلم گرفت
چهارشنبه 28 شهریور 1403 19:17
وقتی صبح به زور کشوندیش بیرون، دو ساعت باهاش حرف زدی، بعد هرجور شده قرار عصر رو جور میکنی، بعد به خاطر اینکه وقتی داری میری، بهت تعارف نکردن بیشتر بمونی، ناراحت میشی واقعا چی باید بهت گفت؟؟ خب بچه یه جوری نچسب به آدما که ازت زده بشن!!
-
چرت نوشت: ظاهر پیری در اثر رفتار جوانی
دوشنبه 1 مرداد 1403 05:16
دیدید بعضی پیرزنا قیافه شون یه جوریه، انگار خیلی مهربونن؟؟ حالا اصلا باهاشون برخورد نداشتی که بفهمی واقعا مهربونن یا نه، ولی میبینیشون یه حس خوب میگیری. و برعکس بعضی پیرزنا انگار عصبانین، اخماشون توهمه، چپ چپ نگات میکنن و... انگار کل زندگیشون نفرت پراکنی میکردن. بعضیا فقط قیافه شون اینجوریه ها! به نظرتون من پیر بشم،...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 تیر 1403 15:17
اسم امسال رو گذاشته بودم خرابکاری و کسب تجربه... آقاااااااا تا حالا هیچ غلطی نکردم!!! پیشنهاد بدید ببینم چه غلطایی میشه کرد.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 تیر 1403 15:09
رقابت خیلی سرسختانه و پایاپایی هست بین نامزدهای انتخابات، در پیامک زدن به من.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 تیر 1403 23:08
کیا به پزشکیان رای میدن؟ اصلا رای میدید؟
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 تیر 1403 17:57
عیدتون مبارک!
-
چرت نوشت: فکرشو میکردی؟
دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 20:29
هیچ وقت فکر نمیکردم کسی وقتی دلش گرفته بخواد من پیشش باشم! امروز با نگار رفتم بیرون، البته زیاد حرف نزدیم، گریه هاشو دیروز با یکی دیگه از دوستاش کرده بود، و من دیروز حتی فکرشم نمیکردم که حالش بد باشه و خیلی راحت بهش گفتم امروز نمیتونم ببینمت. (کثیف بودم و حالم داشت از خودم بهم میخورد و البته با این وضعیت تو دانشگاه...
-
24ساعت خواب؟؟؟!!!
یکشنبه 23 اردیبهشت 1403 21:47
دیروز رکورد شیکوندم قشنگ 24 ساعت خوابیدم بعد از نماز صبح داشتیم برمیگشتیم، تو ماشین خوابیدم. از اونجا که ماشین راحت نیست، وقتی رسیدیم مستقیما رفتم تو رخت خوابم و تا صبح فرداش خوابیدم. فقط واسه دست به آب و نماز بیدار شدم. تازه اون وقت امروزم گرفتم خوابیدم، و کلاسای صبحم رو پیچوندم.
-
لعنت به آموزش مجازی
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403 15:07
رفتم دانشگاه قبلیم واسه چند تا کار اداری. الان دوباره افسرده ام. یکی از همکلاسیای دوران دبیرستانم یه سال پشت کنکور موند تا راه آهن قبول شه. بعد به جای 4سال،6ساله تموم کرد، حتی یکی دو بار مشروط شد. ولی در نهایت لیسانسشو گرفت. خانواده اش اجازه نمیدادن ول کنه. الانم به ارزوش رسیده و داره میره کانادا. اون وقت خانواده ام...
-
همینجوریِ خستمه
سهشنبه 28 فروردین 1403 19:17
یه مدته از وبلاگخونی خیلی خوشم نمیاد. البته این که هر کی که میخوندمش، گذاشته رفته و این که مشاورم گفته شب قبل خواب وبلاگ نخون، بی تاثیر نیست. بقیه وبلاگنویسا هم عین خودم همش حالشون خرابه و خوندنشون باعث میشه منم تو افسردگیم بیشتر فرو برم، چون به نکات منفی ای که اونا میگن، توجهم جلب میشه. یادش به خیر یه زمانی حتی وقتی...
-
با حس بی احساسی
چهارشنبه 22 فروردین 1403 01:25
هنوز هیچی نشده، ح س میکنم مسخره ی عام و خاص شدم تو دانشگاه. نمیدونم من دارم بدبین میشم یا واقعیته؟!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 فروردین 1403 00:00
دوباره گوشیم داره پر pdf و عکس جزوه میشه
-
از خرابکاری نترس
جمعه 3 فروردین 1403 00:27
الان 3 فروردینه و من فکرم رفت به انتخاب نام برای امسال. تا حالا همچین کاری نکردم. ولی خب الان که به جای خواب دارم فکر میکنم، برای امسال اسم انتخاب کردم. این شما و این: سال خرابکاری و کسب تجربه میخوام امسال کمالگرایی رو کنار بذارم و فراتر از آن. مخصوصا سر چیزایی که خرج داره و برای همین من سریع گارد میگیرم نسبت بهشون....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 17 اسفند 1402 17:01
مامانم میگه تو دانشگاهت شوهر پیدا نمیشه ولی شاید خواهر شوهر پیدا شه! :/
-
تحصیل
پنجشنبه 17 اسفند 1402 16:52
از این به بعد ادامه تحصیل..
-
غرغر
سهشنبه 3 بهمن 1402 07:38
بعضی وقتا حس میکنم تو یه فشاریم که نباید تخیل کنم یا فیلم تخیلی ببینم یا کتاب تخیلی بخونم. چرا واقعا؟؟! اینم تاثیرات مامانمه، وگرنه منم یکی مثل بقیه! مثل همون که مامانم اصرار داشت، نمیتونی رانندگی کنی...
-
سنم
دوشنبه 2 بهمن 1402 15:02
از 26 گذشت
-
سنم
دوشنبه 2 بهمن 1402 15:02
از 26 گذشت
-
عروسیییییییییههههههههه
جمعه 15 دی 1402 22:18
امروز آبجی کوچیکم با خواستگارش محرم شد. تا ببینیم خدا چی میخواد...
-
چرت نوشت: در گوشی
دوشنبه 20 آذر 1402 00:20
1. الان که دارم مینویسم حال جسمیم بده و حالت تهوع دارم. 2. خشمگینم. خیلی خشمگین. کوچکترین خواهرم، اومد کلی دادو بیداد کرد و من به خاطر گل روی مامانم هیچی بهش نگفتم، ولی پر از خشمم و دلم میخواد تخلیه اش کنم، اما نمیدونم چه جوری! 3. جلو بقیه خیلی از خودم بد میگم، میخوام این طرز رفتار تغییر کنه. مثلا زن داییم عکس تابلو...