هیچ وقت فکر نمیکردم کسی وقتی دلش گرفته بخواد من پیشش باشم!
امروز با نگار رفتم بیرون، البته زیاد حرف نزدیم، گریه هاشو دیروز با یکی دیگه از دوستاش کرده بود، و من دیروز حتی فکرشم نمیکردم که حالش بد باشه و خیلی راحت بهش گفتم امروز نمیتونم ببینمت. (کثیف بودم و حالم داشت از خودم بهم میخورد و البته با این وضعیت تو دانشگاه بودم) ولی اگه میدونستم حس خوبی نداره حتما براش وقت میذاشتم.
کار خوبی کردید
چرا نگار ناراحت بود؟
افسردگی قبل از مهاجرته!