این خواب چیه که منو به زانو درمیاره؟؟!!
همه شب امتحان تا صبح بیدارن,
اون وقت من راس 11 غش میکنم و از دو ساعت قبلش هم کلا چیزی حالیم نمیشه دیگه!
تا اطلاع ثانوی وبلاگ به روز نمیشه.
احتمالا تا 15،16 ام تیر. نمیخوام هی بیام از بیحوصلگی و از درسام بگم.
خوش باشید! :)
من نمیدونم چرا دارم درس میخونم!!!!
وقتی میدونم تهش میرم مربی مهد میشم،
انقدر که با بچه ها میجوشم!
در حالی که ته ناامیدی بودم و فکر میکردم من که مشروطم این ترم, ترم پیش رو هم که برام زدن مشروط؛ پس اخراجم و تمام.
یهو دیدم معدلم رو زده 17.28 !!!
رفتم دیدم ترم پیشم رو حذف کردن بالاخره!
و من الان خیلی سر خوشم!
و دوست دارم برم درس بخونم :)
بستنیِ خونم کم شده!
خیلی بهم ریخته ام و چیزی آرومم نمیکنه،غیر از بستنی!
الان چند روزه که بهم بستنی تعارف میکنن و من نمیخورم؛ در حالی که دلم میخواد در جا، دو تا آیس پک گنده بخورم.
تا حالا چند بار خواستم اعتیادم به بستنی رو از بین ببرم ولی بعد از یه مدت میگم خب بعد از این همه مدت یه بار که عیب نداره. ولی یه بار همانا و خوردن تو روزای بعدی همان.