لحظات آخر

وقتی لحظات آخر انجام دادن یه کاریه، بیشتر از هر وقت دیگه ای احساس خواب آلودگی میکنم.

مثلا شب امتحان. 

مثل همین الان که باید پروژه ی فردا رو آماده کنم. 

مثل وقتی که کلی ظرف نشسته رو باید بشورم.

واااااااای

خیلی خستمه

میگفت بعضی آدما خیلی وجهه ی خوبی دارن، اما واقعا آدمای ناجورین.

براشم مثال زد که مثال زیاده. 

بعد گفت بعضیام آدمای خیلی خوبین، ولی نمیدونم چرا اصرار دارن که بگن بدن.

(منو میگفت)