و اما 402 آمد
برنامه بریزم، نریزم، نمیدونم. از هر دو نوعش ضربه خوردم.
ااان تنها چیزی که میدونم اینه که پول میخوام، اونم در حجم زیاد!
نیاز میبینم که زبانم قوی شه. نیاز میبینم کاری برای درآمد داشتن داشته باشم. (کار هنری بلدم، ولی دنبال پول در حجم بالام هر چند که طول بکشه تا بهش برسم) .
دلم میخواد ماه رمضونی یکم با خدا آشتی کنم.
دلم میخواد کارای الکترونیکی باحال بکنم. یه اسباب بازی هم میخوام درست کنم، بدم به مریم گلی.
مممممممممممم
خب
دیگه حرفی ندارم.
دلت میخواد عیدی به من بدی ، زیااااااد
آره دلم میخواد، گناه داری تو!
جای این که بهم عیدی بدی هی میخوای برعکسشو انجام بدی.
D:
پس بیا کلی عیدی بهم بدههههههه
گفتم دلم میخواد، نگفتم میدم. شاید یه روزی بتونم بدم.
همین الآنم میتونی دیگه، خواستن توانستن است
آقا انقدر مزاحم نشو!
من اصلا شما رو نمیشناسم!
عیدییییییییمو بدههههه

نمیشناسم چیهههه
نمیشناسم دیگه، میشناسم؟!
میشناسی ک
نگاش کنا
سر ی عیدی چ میکنه
چه شناختی؟؟
شما آقا بردیا هستید. همین.
اونم خودتون اینجا نوشتید!
ندونم
شایدم نمیشناسی خب
پس مزاحم نمیشم
خخخخخخخخخخ
خو پس عیدیم کو؟
قهر کنم خوبه اینطوری ؟
آدرس بده، بفرستم.